1400

امشب شب قدره 

جالبه پارسال یادمه شب قدر رفتیم تو خیابون مولوی یه مسجد ناب و بکر خیلی خوب بود با سپیده بودیم و انقدم من چایی میخوردم که نگو و نپرس که اخرش سینه زنی کردن و تموم شد سرمو گذاشته بودم رو شونه سپیده و کتاب دستم و با مداح الغوث الغوث تکرار میکردیم تاحالا نشده بشینم معنیشو بخونم اما میدونم شب بخشش از اون موقع یسال گذشت با همه ی گناهایی که هر ادمی میتونه بکنه غیبت کردن و ....چه فایده این همه گناه و برای یه شب بیای گریه کنی و باز شروع کنی اصلا خوب نیست داریم کیو گول میزنیم خدارو یا خودمون رو من امسال نه روزه گرفتم نه دعایی خوندم نه اینکه اعتقاد نداشته باشم نه اما حس میکنم ادم قابل و خوبی نیستم روحم پاک نیست بقول یکی از دوستام میگفت وقتی سرما میخوری میدونی که با این قرص خوب میشی و سوپ میخوری به بدنت میرسی اما وقتی روحت مریض باشه چی چه دوا و درمونی میتونی براش انجام بدی واقعا حرفش راسته از طرفی کاشکی همه ی ما وقتی به سنی میرسیدیم که خوب و بد تشخیص میدادیم دینمونو انتخاب میکردیم چون اینجوری به نظرمن یه بی احترامی به دینمون که کسی رعایت نمیکنه کاشکی آدما صلاح خودشون و میدونستن و احترام میزاشتن اینم یه جور فداکاری ما به زندگیه به دنیای که خودمون نخواستیم منظورم از نخواستن یعنی به دنیا اومدن امیدوارم روزی برسه و زنده باشم انسان خودشو نجات بده فریادهای ساکت دلم...